مادربزرگم همیشه فیلمها و سریالهایش را روی ویاچاس برای ما میفرستاد… هیچوقت فکر نمیکردم یک روزی بخواهم بازیگر شوم. درسخواندن برایم در اولویت بود…رفتم دفتر هدایتفیلم و تست دادم و آقای شایسته به آقای قادری گفت من او را نمیشناسم.
درباره ما
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
آمار سایت